در آيات 22 و 164 سوره بقره، 11 سوره انفال و 30 سوره انبيا چه فايده هايي براي آب بيان شده است؟ هم چنين توضيح دهيد كه براي رسيدن به اين منافع، چه مرحله هايي در چرخه طبيعت طي مي شود؟
خداوند متعال در اين آيات به مهم ترين فايده هاي آب اشاره فرموده كه در رأس آن، فايده حيات بخشي است كه در سوره انبيا مي فرمايد: «وجَعَلنا مِنَ الماءِ كُلَّ شَيء حَيّ»; (انبيا، 30) و هر چيز زنده اي را از آب قرار داديم از اين آيه شريف استفاده مي شود كه زندگي همه موجودات زنده ـ گياه باشد يا حيوان ـ به آب بستگي دارد، چيزي كه دانشمندان نيز امروزه به آن اعتراف مي كنند.1 فايده دوم كه يكي از مصداق هاي فايده اول مي باشد، آن است كه آب سبب حيات زمين مي شود: «وما اَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن ماء فَاَحيا بِهِ الاَرضَ بَعدَ مَوتِها» ; (بقره، 164) و آبي كه خداوند از آسمان نازل كرده، و با آن، زمين را پس از مرگ زنده نمود.» حيات زمين با ريزش باران و رشد گياهان و در پي آن، حركت پرندگان و چرندگان مشاهده شدني است. فايده ديگر آب آن است كه به وسيله آن، روزي انسان فراهم مي شود: «واَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَاَخرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزقـًا لَكُم» ; (بقره، 22) و از آسمان آبي فرو فرستاد، و به وسيله آن ميوه ها را پرورش داد تا روزي شما باشد. فايده ديگر آب، خاصيت پاك كنندگي آن است كه هم جسم را از آلودگي و كثافات پاكيزه مي كند و هم با انجام غسل و وضو، پليدي هاي باطني از انسان دور مي شود: «ويُنَزِّلُ عَلَيكُم مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُم بِهِ ويُذهِبَ عَنكُم رِجزَ الشَّيطـانِ» ; (انفال، 11) و آبي از آسمان براي شما فرستاد تا با آن، شما را پاك و پليدي شيطان را از شما دور سازد». با استفاده از آيات قرآن كريم، در ابتدا آب با خاك عجين شد و سرشت موجودات را تشكيل داد و در اين ميان، اين آب بود كه نقش پذيرش حيات را به خاك عطا كرد، پس از آن براي ادامه نسل هاي بعدي موجودات، آب و عناصر خاك در عالم طبيعت با يكديگر تعامل كردند تا نسل موجودات زنده ادامه يافت كه امروزه در طبيعت به نام «چرخه حيات»، «چرخه غذايي» مطرح است.2 ____________________________________________ 1. تفسير نمونه، آية اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 13، ص 396، نشر دارالكتب الاسلامية. 2. همان.
آيا قرآن كريم به وجود آب، حيات و موجودات زنده در ديگر كرات اشاره دارد؟
«وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فيهِما مِنْ دابَّة» (شوري،29) و از آيات اوست آفرينش آسمان ها و زمين و آن چه از جنبندگان در آن ها خلق و منتشر نموده». اين آيه، دلالت بر وجود انواع موجودات زنده در آسمان ها دارد; اگر چه دانشمندان سربسته مي گويند: در ميان كواكب آسمان به احتمال قوي ستارگان زيادي داراي موجودات زنده است; ولي قرآن، با جمله: «وَ مَا بَثَّ فِيهِمَا مِن دَآبَّة» به صراحت اين مطلب را اعلام مي دارد.1 ليكن با توجه به فرموده خداوند: «إنّي جاعل في الارض خليفة; (بقره، 30) من در زمين جانشيني خواهم گماشت». و نيز «فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا كانا فيهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلي حين(بقره،36) و براي شما در زمين قرارگاه، و تا چندي بر خورداري خواهد بود.» ظاهر اين است كه وجود انسان، مخصوص كره زمين است. و در كرات ديگر انسان يافت نمي شود. ____________________________________________ 1. نمونه، آيت اللّه مكارم و ديگران، ج 20، ص 438 .
آيا اولين آبي كه بر روي زمين جريان يافت از آسمان آمد يا از ابتداي به وجود آمدن زمين وجود داشت ؟
از آيات قرآن فهميده ميشود كه همه آبهاي روي زمين نخست از آسمان فرود آمده است: خداوند متعال ميفرمايد: «وَ أَنزَلْنَا مِنَ السَّمَآءِ مَآء بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّـهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَلَي ذَهَاب بِهِ لَقَادِرُونَ؛ (مؤمنون، 18) آب را از آسمان، به اندازه فرستاديم و بر زمين قرارش داديم و ما به روانه كردن آن [بردن آن]تواناييم». در جاي ديگر ميفرمايد: «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَسَلَكَهُ يَنَـبِيعَ فِي الْأَرْضِ؛ (زمر، 21) آيا نميبيني كه خدا از آسمان، آب را فرو فرستاد و آن را به صورت چشمههايي در زمين، جاري ساخت؟» امروزه نظريه دانشمندان نيز، همين است كه درياها از نزول باران به وجود آمده است؛ اما بارانهاي سيل آسايي كه در مراحل نخستين پيدايش زمين فرو باريده و نيز اين آبها روي حساب و اندازه نازل شده است و اين از «تقدير» الهي است كه بسيار دقيق بوده است.1 --------------------- 1. معارف قرآن، استاد مصباح يزدي، ج 1 و2، ص 263ـ264، مؤسسه در راه حق.
بعضي آيات قرآن ، خلقت انسان را از گل و برخي ديگر از آب ذكر فرموده ، توجيه معقول آن چيست ؟
آياتي كه مبدأ پيدايش انسان را آب ميدانند، با عبارتهايي مانند: آب (فرقان، 54)، آب جهنده (ماءدافق؛ طارق، 6) بيان شده است. "ماء" در اصطلاح قرآن، منحصر به ماده ويژهاي كه از تركيب اكسيژن و ئيدروژن به دست ميآيد نيست؛ بلكه اصطلاحي است با گستره وسيع كه شامل نطفه هم ميشود و تقريبا "ماء" در اين موارد به معناي مايع است و ميتوانيم بگوييم: منظور از "ماء"، آب شناخته شده و معروف است و اگر در برخي آيات گفته شده كه انسان از آب آفريده شده، با توجه به آيه: "وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَآءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ" (انبياء، 30) بوده است كه انسان موجودي زنده است و آب در حيات يافتن او سهم عمدهاي دارد. امّا آياتي كه مبدأ پيدايش انسان را خاك ميدانند، با عبارات: خاك، گل، گل بدبو و تيره رنگ، چكيده گل، گل چسبنده و گل خشكيده آمده است كه اين تعبيرات هم قابل جمع است؛ چون ماده واقعي در انسان، يك چيز است كه همان خاك ميباشد و خاك با افزودن آب، "گل" ميشود؛ وقتي آبش كم شود و خشك گردد، "صلصال" ميگردد و... امّا جمع بين آياتي كه پيدايش انسان را از آب ميدانند و بين آنها كه آفرينش انسان را به "تراب" نسبت ميدهند، اين است كه: اصولاً اصل نطفه كه قرآن از آن به ماء تعبير ميكند، از مواد غذايياي كه از خاك ميرويد، به وجود ميآيد. اين آيات حصر را نميفهماند؛ يعني وقتي ميفرمايد: "شما را از خاك خلق كرد" اگر بدين معنا بود كه تنها و تنها از خاك آفريده شدهايد و يا در جايي كه ميگويد: "شما را از آب خلق كرد"، يعني تنها از آب آفريده شدهايد؛ اختلاف باقي بود؛ ولي ميدانيم كه براي معرفي منشأ پيدايش يك موجود، گاهي مجموع عناصر تشكيل دهنده آن موجود را ذكر ميكنند و گاهي به اقتضاي بلاغت، برخي از آنها را يادآور ميشوند و اين در عرف، معمول است؛ بنابراين جمع بين اين دو دسته از آيات، چنين است كه در گروهي از آيات به برخي عناصر تكيه شده كه "تراب" يا "ماء" باشد و در برخي ديگر به مجموع آن دو كه "طين" باشد، اشاره شده است. وجه جمع ديگر، اين است كه اين آيات، اشاره به مراحل پيدايش انسان دارد؛ انسانِ نخستين، تنها از خاك يا گل خلق شده، ولي انسانهاي مراحل بعدي از نطفه آفريده شدهاند كه با ساير انسانها به لحاظ مبدأ بعيد، ميتوان گفت: از تراب آفريده شدهاند.1 +============================= 1. معارف قرآن، استاد مصباح يزدي، 1 ـ 3، ص 329، انتشارات در راه حق.
الف ) اين كه گفته مي شود انسان اشرف مخلوقات است و اصل هستي در انسان خلاصه مي شود ، آيا از نظر قرآن كريم صحيح است ؟ ب ) اگر عظمت خداوند را فقط در آفرينش اين كرات و انسان و موجودات و.. . بدانيم آيا براي خداوند كوچك نيست ؟ ج ) آيا فلسفه اجازه مي دهد كه اصل حيات و خلقت بررسي شود ؟
الف) براي روشن شدن پاسخ، ابتدا بايد جايگاه انسان در نظام آفرينش مشخص شود. مكتبهاي مختلفي كه به بررسي مسايل مربوط به انسان ميپردازند، انسان را از جهات مختلف و در ابعاد گوناگون مورد توجه قرار ميدهند؛ ولي در اين ميان، ديدگاه كلي هر مكتب در زمينه جايگاه انسان در نظام آفرينش، نقش محوري دارد. برخي مانند "هابز" و "ماكياولي" انسان را موجودي شرور و پست و فروتر از ديگر حيوانات دانسته و عدهاي ديگر مانند: "ژوان ژاك رسو" و "راجرز" انسان را فراتر از ديگر حيوانات و داراي طبيعتي نيك و مايل به خوبيها شمردهاند و گروهي نيز سرشت دوگانه انسان را مورد توجه قرار داده و معتقدند كه تمايلات خيرخواهانه و شرورانه هر دو در انسان وجود دارد. قرآن مجيد، ضمن تأكيد بر اين كه انسان داراي تمايلات نيك و بد است، او را جانشين خداوند، امانتدار الهي و مورد تكريم پروردگار دانسته و بر اين نكته تأكيد شده است كه بسياري از پديدههاي جهان هستي و دست كم جهان مادّي مشهود در جهت منافع او آفريده و تسخير شده است. قلمرو بيانات قرآن در خصوص جايگاه انسان در نظام آفرينش، در برگيرنده جنبههاي مادّي و كمالات معنوي است. برخي از آيات نظير آيات تسخير جهان براي انسان و آفريده شدن پديدههاي زميني و آسماني او، بيشتر به جنبههاي مادّي نظر دارند و در آيات خلافت (بقره، 30)، كرامت، (اسراء، 70) و امانتدار بودن انسان (احزاب، 72) ابعاد معنوي انسان مورد توجه است. قرآن كريم، انسان را خليفه و جانشين خداوند بر روي زمين معرفي ميكند (بقره، 30) و درباره ارجمندي و منزلت انسان بياني دوگانه دارد. در بخشي از آيات از كرامت و ارجمندي انسان و برتري او بر ديگر موجودات سخن به ميان آمده و در برخي ديگر، مورد نكوهش قرار گرفته و حتي فروتر بودن او از حيوانات مطرح شده است. انسان داراي دو نوع كرامت است: 1. كرامت ذاتي: يعني كه خداوند انسان را به گونهاي آفريده كه در مقايسه با برخي موجودات ديگر از لحاظ ساختمان وجودي از امكانات و مزاياي بيشتري برخوردار است و اين نوع كرامت؛ حاكي از عنايت ويژه خداوند به نوع انسان است. 2. كرامت اكتسابي: مقصود آن است كه انسان در پرتو ايمان و اعمال صالح اختياري خود، به اين كرامت دست مييابد كه، برخي از انسانها موفق به كسب اين كرامت ميشوند و عدهاي نيز از آن محروم ميمانند؛ بنابراين، عالم آفرينش در انسان خلاصه نشده است، و جهان هستي و دنيا نيز براي انسان نيست؛ بلكه نعمتهاي دنيا براي استفاده انسان است؛ چنان كه جايگاه انسان در جهان آفرينش از نظر قرآن كريم گذشت.1 ب) عظمت خداوند متعال بالاتر از اين است كه ما آن را فقط در آفرينش اين كرات و انسان و موجودات و... بدانيم؛ چنان كه قرآن كريم ميفرمايد: "فسبحـن الّذي بيده ملكوت كلّ شيء و إليه ترجعون؛ (يس، 83) پس منزّه است خداوندي كه مالكيت و حاكميتِ همه چيز در دست اوست، و [همگي] به سوي او باز ميگرديد". ج) نه تنها فلسفه، بلكه قرآن كريم نيز در آيات متعدد، پرسش و تفكر درباره اصل حيات و نظام آفرينش را به انسانها توصيه ميفرمايد؛ "إنّ في خلق السّموات و الأرض و اختلـف الّيل و النّهار و الفلك الّتي تجري في البحر...؛ (بقره، 164) راستي كه در آفرينش آسمانها و زمين، و در پي يكديگر آمدن شب و روز، و كشتيهايي كه در دريا روانند، با آنچه به مردم سود ميرساند، و آبي كه خدا از آسمان فرو فرستاده، و با آن، زمين را پس از مردنش زنده گردانيد، و در آن هرگونه جنبدهاي پراكنده كرده، و [نيز در] گردانيدن بادها، و ابري كه ميان آسمان و زمين آرميده است، براي گروهي كه ميانديشند، واقعا نشانههايي [گويا ]وجود دارد." و همچنين آيات 190 و 191، سوره آلعمران و... +==================== 1. برگرفته از انسان شناسي، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني رحمهالله، ص 70ـ79، نشر مؤسسه امام خميني قدسسره
در يكي از برنامه هاي مستند تلويزيوني، پرنده اي را نشان داد كه اين پرنده در طول عمر خودش از آب استفاده نمي كند و بدون آب زنده است، لطفاً توضيح دهيد آيا با اين گونه موارد، آيه «وجَعَلنا مِنَ الماءِ كُلَّ شَيء حَيّ» تخصيص مي خورد، آيا اين مورد به اين آيه ارتباط دارد؟
در آيه «وجَعَلنا مِنَ الماءِ كُلَّ شَيء حَيّ» (انبياء، 30)، «جعل» به معناي «خلق» است و مقصود اين است كه آب در وجود موجودات زنده دخالت تام دارد; يعني هر چيز زنده اي را از آب آفريديم، چنان كه در جاي ديگر مي فرمايد: «واللّهُ خَلَقَ كُلَّ دابَّة مِن ماء» (نور، 45); خداوند هر جنبنده اي را از آب آفريد»1 بنابراين آن چه در، برنامه مستند تلويزيوني نشان داده شده، با اين آيه هيچ منافاتي ندارد، زيرا آن پرنده هم طبق اين آيه از آب آفريده شده است، زيرا زماني تخم بوده و سپس تبديل به جوجه و پرنده شده است، هر چند در طول عمر از آب استفاده نكرده باشد. آب جسم لطيف و مايعي است كه استعداد تحول به اجسام گوناگون را دارد.2 اكنون نيز بخش اعظم بدن آن پرنده را نيز آب تشكيل مي دهد، در ضمن بايد توجه كرده كه تأمين آب بدن تنها از راه نوشيدن آب نيست، بلكه بخش قابل توجهي از انواع غذاها را آب تشكيل مي دهد. ____________________________________________ 1. الميزان في تفسير القرآن، علامه طباطبايي، ج 14، ص 279، مؤسسة النشر الاسلامي. 2. التحقيق في كلمات القرآن الكريم، حسن مصطفوي، ج 11، ص 222، بنگاه ترجمه و نشر كتاب
نظرات شما عزیزان: